آسیب پیچیده و دامنه اثرات آن بر کودکان و نوجوانان
گردآوری و ترجمه: مینا دشتبالی؛ مددکار اجتماعی
آسیب پیچیده چیست؟
“آسیب پیچیده” یکی از انواع آسیب است که به درگیر شدن کودکان و نوجوانان در حوادث آسیب زا و تأثیر مخرب این آسیبها بر زندگی آنها، بلافاصله و در طولانی مدت، اشاره دارد. در واقع “آسیب پیچیده” به تجربیات کودک از رخدادهای آسیب زای چندگانه ای اشاره دارد که در درون سیستم مراقبت کودکان یا نوجوانان و یا محیط اجتماعی که قرار است منبع امنیت و ثبات آنها باشد، اتفاق میافتد. معمولاً قرار گرفتن در معرض آسیب پیچیده مربوط به وقایع همزمان و متوالی ناشی از بدرفتاری با کودک یا نوجوان است. این گونه بد رفتاریها میتواند شامل: آزار عاطفی، غفلت، آزار جنسی، آزار جسمی و شاهد یا در معرض خشونت قرار گرفتن باشد.
قرار گرفتن در معرض آسیب پیچیده برای کودکان و نوجوانان موجب به وجود آمدن دامنه ای از علائم بالینی و اختلالات و یا مشکلات بهداشت روانی خواهد شد. همچنین قرار گرفتن در معرض استرس های آسیب زا در اوایل دوران کودکی منجر به عواقب پایدار و اختلالاتی چون: اختلال استرس پس از سانحه، اختلال اضطراب، مشکلات دلبستگی، مشکل خود تنظیمی، اختلال مصرف الکل و سوء مصرف مواد و پرخاشگری می شود. درمان آسیب به طور کلی وظیفه ای است که بیشتر درمانگران میتوانند انتظار داشته باشند در حرفه خود با آن مواجه شوند. در فضای اجتماعی و سیاسی امروزی، که در آن سربازان به طور مداوم به مناطق جنگی اعزام میشوند و رکودهای اقتصادی با افزایش کودک آزاری مرتبط است، میتوان پیش بینی کرد که بسیاری از موارد آسیبهای پیچیده مطمئناً بوجود می آیند.
آسیب پیچیده توسط دکتر “کریستین کورتوا”[۲] روانشناس و متخصص آسیب های روانی اینگونه توصیف شده است: “نوعی از آسیب که بطور مکرر و تجمعی، معمولاً در طی یک دوره زمانی خاص و در روابط خاص و زمینه های خاصی انجام می پذیرد” به عنوان مثال میتوان به کودک آزاری شدید، خشونت خانگی، یا استقرار نظامیان در مکانهای خطرناک اشاره کرد.
بنابراین آسیب پیچیده قرار گرفتن کودکان یا نوجوانان در معرض حوادث آسیب پذیر متعدد که غالباً ماهیت تهاجمی دارند، می باشد و اثرات گسترده و بلند مدتی دارد. این حوادث و آسیب های پیچیده منجر به از دست دادن ظرفیت های اصلی خود تنظیمی[۳] و ارتباط بین فردی[۴] می شود. هنگامی که رابطه کودک با مراقبینش منبع آسیب باشد، کودک الگوهای دلبستگی ناایمن[۵] را تجربه می کند. این الگوهای ناایمن در بین کودکان به رفتارهایی همچون پرخاشگری یا چسبندگی منجر می گردد و در بین نوجوانان به رفتارهای مبتنی بر بقا و دلبستگی ناایمن مانند رها کردن، خیانت، شکست یا انزجار و یا کنترل اجباری مثل خود – سرزنشی و ایجاد خصومت می انجامد. جهت دریافت فایل مقاله اینجا کلیک کنید.
[۱] Complex Trauma
[۲] Christine Courtois
[۳] Self – Regulation
[۴] Interpersonal Communication
[۵] Unsafety Attachment